شراره
فصل پریشان شدنم را ببین
بی سر و سامان شدنم را ببین
بی تو فرو ریخته ام در خودم
بی تو فرو ریخته ام در خودم
لحظه ی ویران شدنم را ببین
کوچه ی بهشت پر از رد قدمهای توست
کوچه ی بهشت پر از رد قدمهای توست
پشت همین پنجره خاطراتمون میخوانمت
پس تو کجایی که نمیبینمت
پس تو کجایی که نمیبینمت
پس تو کجایی که نمیدانمت
بی تو پر از داغ پریشانیم
بی تو پر از داغ پریشانیم
مهر جنون خورده به پیشانیم
پس تو کجایی که نمیبینیم
پس تو کجایی که نمیبینیم
پس تو کجایی که نمیدانیم
این منم این ساکت بی هم صدا
این منم این خسته ی بی همسفر
حسرت افتاده ترین سایه ام
حسرت افتاده ترین سایه ام
غربت آواره ترین رهگذر
غربت آواره ترین رهگذر …
بی تو پر از داغ پریشانیم
غربت آواره ترین رهگذر …
بی تو پر از داغ پریشانیم
مهر جنون خورده به پیشانیم
پس تو کجایی که نمیبینیم
پس تو کجایی که نمیبینیم
پس تو کجایی که نمیدانیم
فصل پریشان شدنم را ببین
تو ,کجایی ,بی ,شدنم ,ام ,ی ,کجایی که ,تو کجایی ,شدنم را ,پر از ,پس تو
درباره این سایت