شراره
پایِ پنجره خاطراتمون ، نشستم…
کوچه خاکستریه باز…
زیرِ بارون؛ من چه دلتنگتم، امروز!
انگار از همون روزاست…
حال وُ هوام رنگِ توئه…
کوچه.؛ دلتنگِ توئه…
دلم گرفته؛ دوباره هوای تورو داره
چشمای خیسم؛ واسه ی دیدنت بیقراره
این راهِ دورم… خبر از دلِ من، که نداره
آروم ندارم!
یه نشونه می خوام؛ واسه قلبم
جز این نشونه؛ واسه چیزی دخیل نمی بندم…
این دلِ تنهام؛ دوباره هوای تورو داره
شراره
هوای شهرِ تو وُ بوی گُلا؛
پیچیده توی اتاقم، مثِ خواب
داره بد جوری غریبی می کنه؛
آخه جز تو، دردموُ کی می دونه؟
دلم گرفته…
دوباره هوای تورو داره
چشمای خیسم؛ واسه ی دیدنت بیقراره
این راهِ دورم… خبر از دلِ من، که نداره
آروم ندارم!
یه نشونه می خوام؛ واسه قلبم
جز این نشونه؛ واسه چیزی دخیل نمی بندم…
این دلِ تنهام؛ دوباره هوای تورو داره…
دلم گرفته
دوباره هوای تورو داره.
چشمای خیسم؛ واسه ی دیدنت بیقراره
این راهِ دورم… خبر از دلِ من، که نداره
دلم گرفته
دوباره هوای تورو داره.
چشمای خیسم؛ واسه ی دیدنت بیقراره
این راهِ دورم…
درباره این سایت